کوپه شماره ٧

Monday, September 27, 2010

یازده ماه و پنج روز کم

وقتی آمد و اسمش پای اسناد خورد یک شنبه بود. یکشنبه 9 آبان 1388... خبرش همین جوری پیچید که حالا خبر رفتنش پیچید. روزی که آمد اولین قلمی که گرداند روزنامه سرمایه سربریده شد. اولین امضایش پای حکم اعدام سرمایه بود. امضایی که بعدا اظهار بی اطلاعی کرد. آمده بود به خاطر مقابله با معاندها، برای مبارزه با دروغ گوها که حتما ما بودیم که در روزنامه ها کار می کردیم برای محروم کردن همکاران ما از حق شهروندی، برای جلوگیری از نفوذ دلقک ها. آمده بود برای نصحیت برای مسلمان کردن همه مردم دنیا، برای نفی تاریخی که جلوی چشم همه دنیا بود. آمد تا نگذارد نمایندگان غربی ها در مطبوعات نفوذ کنند و برای همین به بهانه های واهی بیکارشان کرد... آقای رامین وقتی آمدی فکر می کردی تنها 11 ماه چهار روز کم بر صندلی چرمی دفترت در خیابان مطهری تکیه بزنی؟ وقتی آمدی تصمیم داشتی ریشه همه ما دلقک ها را بزنی اما فکر می کردی که زمانت این قدر کم است؟ تو در این مدت دوشنبه های هر هفته را به دوشنبه خونین مطبوعات بدل کردی می دانی چند روزنامه را در این مدت بستی و چند صد نفر را بیکار کردی؟ نه حتما مثل ما حسابش از دستت در رفته سرمایه، اعتماد، ایران دخت، حیات نو، همبستگی، بهار،... اره یادمان نیست در این یازده ماه پنج روز کمی که بودی چند روزنامه را سر بریدی و چند تا ی دیگر را ترساندی تا حقیقت را ذبح شرعی کنند. چند جلد مجله را به صلاحدید خودت عوض کردی و در سفرهای استانیت به دور روزنامه ها و مطبوعات چقدر توهین و تحقیر کردی...این مزد همه خوش خدمتی هایت از نفی هولوکاست تا رویای مسلمان کردن همه دنیا و آوردن تعداد زیادی مهمان از خرج کیسه بیت المال به ایران برای گسترشش بود. مزد آن دستورالعمل مشهورت که جز خودت و یکی دو نفر از اطرافیانت حتی روزنامه های طرفدارت هم به کار نبستن. نمی دانم خوشحالی کنم که سالگرد معارفه ات را در خیابان مطهری جشن نگرفتی یا نه؟ چون شاید حتما قرار است جایی بهتر روی صندلی مرغوبتری باشی اما این را می دانم تو دولت مستعجل بودی و ما با همه ناملایمات و سختی ها، با همه ترس ها و بیم ها از محروم شدن از حقوق شهروندی و زندگی همچنان خواهیم ماند...

Labels:

posted by farzane Ebrahimzade at 4:47 PM

|

<< Home