کوپه شماره ٧

Friday, November 27, 2009

پل پیروزی



کسی باور بکند یا نکند 6 تا 9 آذر شصت و شش سال پیش قلب امروزی تهران و به خصوص خياباني كه خيابان علاء الدوله «فردوسي» را به خيابان دروازه يوسف آباد «حافظ» متصل مي كرد و امروز به نام خیابان نوفل‌لوشاتو می‌شناسیم كانون توجه مردم نگران دنيا شده بود. منظور خياباني است كه هنوز در ابتداي آن باغ سفارت انگلستان و سفارت كبراي بريتانياي كبير و در انتهايش باغ و پارك سفارت اتحاد جماهير شوروي (روسيه كنوني) قرار دارد. درست 66 سال پیش در روزهایی مثل امروز یعنی 6 تا آذر 1322 شمسی برابر با روزهای آخر نوامبر 1943سران سه كشور متفق برای برداشتن گام مهمی در جنگ دوم جهانی برای نخستین بار در «تهران» يكديگر را ملاقات كردند. شاید آن روزها کسی باور نمی‌کرد که دیدار ژوزف استالين رهبر اتحاد جماهير شوروي، وينستون چرچيل نخست وزير بريتانياي كبير و فرانكلين دلانوا روزولت رييس جمهور، ايالات متحده آمريكا در پایتخت ایران قرار است سرنوشت جنگ جهانی دوم و متحدان هیتلر و در یک جمله جهان را تغییر دهد و نام شهرمان را به عنوان پل پیروزی تغییر دهد. هیچ می‌دونستید تهران در تاریخ شصت سال گذشته به نام « پل پیروزی» نام گرفته است؟

جنگ جهاني دوم در پنجمين سال خود به مراحل حساسي رسيده بود. همه معادلاتي كه در سال هاي ابتداي آن وجود داشت، در حال بهم ريختن بود. جهان هر روز بيشتر به پاره پاره شدن نزديك مي شد. مشخص نبود، دامنه هاي اين نزاع عالم گير كه در همان زمان يك سرش، اروپا و سر ديگر آن قلب آفريقا را درنورديده بود و از مرز آبي بريتانيا آلمان در درياي مانش تا مرز آبي ژاپن و آمريكا در اقيانوس رسيده بود، به كجا مي رسد و كي به پايان خواهد رسيد.

تقسيم بندي ها و اتحاد هاي قديمي كمرنگ شده بود و به نظر مي آمد در جبهه ديپلماسي ائتلاف هاي جديدي براي مقابله با دشمن مشترك يعني آلمان نازي و هيتلر به وجود آمده است. بعد از سقوط پاريس در 1940، انگلستان متوجه شد براي نبرد در برابر آلمان در اروپا تنها مانده است و نيازمند يك كمك قدرتمند و همه جانبه تسليحاتي ديپلماتيك بود. بنابراين متوجه ايالات متحده شد كه تا آن روز با وجود آن كه از قدرت تسليحاتي خوبي برخوردار بود به علت دوري از معركه جنگ وارد‌ آن نشده بود. روزولت رييس جمهوري آمريكا كه در ابتداي جنگ اعلام بي طرفي كرده بود، بايد متقاعد مي شد كه وارد جنگ شود. در مذاكراتي كه بين لندن و واشنگتن انجام شد، مساله خطر از دست رفتن آزادي و دموكراسي با قدرت گرفتن نازيسم مطرح شد. بدين ترتيب آمريكايي ها در سال 1942 با 12 ميليون سرباز از چند جبهه وارد جنگ با متحدين شدند. ورودی که روند جنگ را به شکل چشمگیری تغییر داد. اما هنوز برای پیروزی بر آلمان نازی یک سر مثلث نیز باید وارد جنگ می‌شد. این ضلع هیچ کشوری نبود جز اتحاد جماهیر شوروی که اختلافات ایدئولوژیکی که با این دو کشور داشت کمترین مشکلی بود که برای نشستن سر میز مذاکره بود.

با تهدید شوروی توسط آلمان استالین به این نتیجه رسید که با دشمنان قدیم بهتر از دشمن جدید می‌تواند به توافق برسد. به همین دلیل بعد از نطق تاریخی چرچیل که حمله به آلمان به شوروی را تهدیدی علیه انگلستان و ایالات متحده دانست، شوروی نیز به دو کشور پیوست. اما براي بيشتر شدن همكاري ميان اين سه كشور احتياج به مكان و مرزهاي مشتركي بود كه بتوانند تسليحات نظامي را جا به جا كنند. اين مرز مشترك با حمله به ايران در اوت 1941 (شهريور 20) و نقض بي طرفي ايران فراهم آمد و همكاري اين سه قدرت با يكديگر آغاز شد.

از مدت ها پيش از نوامبر 1943 مكالمه ها و مكاتبه هاي بسياري ميان اين سه رهبر براي مكان و زمان ملاقات با يكديگر انجام شده بود. پس از اين تماس ها بود كه قرار شد زمان برگزاري نشست مشترك پاييز 1943 باشد. اما چرا تهران براي انجام اين نشست در نظر گرفته شد؟

والنتین برژكف از مشاوران استالين كه در كنفرانس تهران سمت مترجم رهبر شوروي را بر عهده داشت در خاطراتش مي نويسد: «همه چيز آماده چنين ملاقاتي بود. مشكل اساسي مكان انجام ملاقات بود. استالين ترجيح مي داد اين كنفرانس در محلي نزديك به شوروي باشد. دليلش اين بود كه جنگ بين شوروي و آلمان به او _ كه در مقام فرماندهي عالي انجام وظيفه مي كرد _ اجازه نمي داد كه زياد از مسكو دور باشد. روزولت نيز اما به قانون اساسي آمريكا استناد مي كرد. اين قانون به رياست جمهور آمريكا اجازه نداده است مدتي طولاني از واشنگتن دور بماند.»فقط برای چرچيل تفاوتي نداشت، مكان مذاكرات كجا باشد.

ايران در آن زمان در اشغال متفقين بود و در ميانه جبهه جنگ قرار داشت. متفقين از شهريور بيست، نيروها و تسليحات بسياري در ايران وارد كرده بودند و نفوذ بسياري در ايران داشتند بنابراين مي توانستند به راحتي امنيت كنفرانس را در تهران برقرار كنند.

كنفرانس تهران صبح روز 27 نوامبر 1943 مطابق با ششم آذر 1323 در سفارت روسيه آغاز شد. این که با توجه قرار داشتن دو سفارت انگلستان و روسیه در یک خیابان چرا سفارت شوروی به دلیل امنیتی خاص شوروری ها برای استالین و نزدیکی آن با محل اقامت روزولت که شرایط جسمی ویژه‌ای داشت انتخاب شد. سران سه كشور چند روز پيش از 27 نوامبر وارد ايران شده بودند. اين كنفرانس چهار روز به درازا كشيد و در اين چهار روز درباره سرنوشت جنگ جبهه دوم اروپا، ورود تركيه به جنگ، لهستان و مرزهاي آن، وضعيت جنايتكاران جنگي پس از جنگ، طرح تقسيم آلمان و وضعيت خروج نيروهاي متفق از ايران بحث و گفت و گو شد.

این دیدار تاریخی مسیر جنگ دوم بین‌الملل را تغییر داد و شکست هیتلر را در تهران رقم خورد. شاه جوان ایران به مناسبت حضور این سه در تهران نام سه خیابان را به نام سران سه کشور نامگذاری کرد. سهم چرچیل هم خیابانی شد که در فاصله دو سفارت انگلیس و شوروی قرار داشت. یک نکته جالب دیگر این رویداد تاریخی همزمانی حضور برگزاری این کنفرانس با سالروز تولد چرچیل بود. برای همین کیکی به قنادی نوشین که هنوز هم در خیابان استانبول سر لاله‌زار قرار دارد سفارش داده شد و كه در مراسمي با حضور حدود سي نفر در سفارت انگلستان روزولت واستالين در اين جشن شركت كردند و در سر ميز شام نطقهايي ايراد شد و هدايايي از طرف دولت‌هاي سه گانه به چرچيل اهدا شد. در اين مهماني، محمدرضا شاه نيز، يك تخته قالي خراساني نفيس، به چرچيل هديه كرد.

پ.ن: دیدن گیلانه حتی بعد از ده بار هم بغض و اشک به همراه دارد.

Labels:

posted by farzane Ebrahimzade at 9:06 PM

|

<< Home