کوپه شماره ٧

Wednesday, July 01, 2009

دوباره کبوترهای ِمان

روزی ما دوباره کبوترهای ِمان را پيدا خواهيم کرد
و مهربانی دست ِ زيبائی را خواهد گرفت.

روزی که کم‌ترين سرود
بوسه است
و هر انسان
برای ِ هر انسان
برادری ا‌ست.
روزی که ديگر درهای ِ خانه‌شان را نمی‌بندند

قفل
افسانه‌ئی ا‌ست
و قلب
برای ِ زنده‌گی بس است.
روزي که معنای ِ هر سخن دوست‌داشتن است
تا تو به خاطر ِ آخرين حرف دنبال ِ سخن نگردی.
روزی که آهنگ ِ هر حرف، زنده‌گی‌ست
تا من به خاطر ِ آخرين شعر رنج ِ جُست‌وجوی ِ قافيه نبرم.
روزی که هر لب ترانه‌ئی‌ست
تا کم‌ترين سرود، بوسه باشد.
روزی که تو بيائی، براي ِ هميشه بيائی
و مهربانی با زيبائی يک‌سان شود.
روزی که ما دوباره برای ِ کبوترهای ِمان دانه بريزيم ...

و من آن روز را انتظار می‌کشم
حتی روزی
که ديگر
نباشم.

احمد شاملو

Labels:

posted by farzane Ebrahimzade at 11:37 PM

|

<< Home