کوپه شماره ٧
Wednesday, January 14, 2009
انخ نماد پيوند زن و مرد

در بخشهای این سریال دیدید که کاهنان معبد که همه لباسهای سفید رنگی با یراقهای طلایی تنشان است یک شی را در دست دارند که برخیشون عین کیف دستشون میگیرن و برخی دیگهاشون عین یک عصا. این شی در واقع یکی از مهمترین نشانههای تمدن مصر است که در تاریخ به انخ ( در برخی از منابع عنخ) مشهور است. یک صلیب با حلقه بیضی شکل دربالای آن. از آن جا که مصریان مردمان زندگی مادی بودند و برخلاف ایرانیان به اصالت جسم بیشتر اهمیت میدادند همه زندگیشان را تصویری به جای گذاشتند و رجوع به تصاویر به جای مانده از آن دوران گواه خوبی است
خاستگاه دقيق اين نشانه مانند خیلی از موضوعات تاریخ مصر باستان مشخص نیست و ریشه در تمدن رمز آلوده حاشیه نیل دارد. چندین نظریه دربارهاش هست. براساس آن چه در منابع تاریخ مصر و البته نظر مصرشناسان انخ ( در برخي منابع عنخ) عنخ يا صليب حلقوي (Crux Anasta لاتين و Ansate Cross) هيروگليف كهن مصري به معناي «زندگي». به شكل صليبي كه در بالاي آن حلقهاي وجود دارد. در اصل هيروگليف شبيه رحمي است كه بخش بالاي آن كه حلقوي است نماد باروري تلقي ميشود. اين نماد در بسياري از گور نوشتههاي فراعنه، به ويژه نوشتههاي توت عنخ آمون ديده ميشود. نشانه سه وجهي كه با خداي مصري قديم يعني انون همراه است كه حلقهاي در ميان دستانش قرار دارد و دستانش را روي سينه صليب كرده است. یک نظر دیگر هم از سوی مصرشناسان مطرح شده است که از انخ به عنوان كليد نيل و كليد زندگي يا صليب حلقهدار نام بردند. البته یک نظریه بسیار مشهور هم درباره این نماد وجود دارد که آن را نماد پيوند ميان زنانگي و مردانگي و به عبارت دیگر نشانه اتحاد جنسیتی میدانند که در مرد به صورت سهگانه و در زن به صورت تکی تصوير شده است.
نشانهاي از وحدت ميان مادر خدا يعني ايزيس و اوزیرس است. قسمت پاييني يعني صليب نشانه اوزريس و مردانگي و بخش بالايي و بيضي نمادي از زنانگي و ايزيس است. ايزيس در اساطير مصري يكي از دختران نوت (آسمان) و گپ ( زمين) است كه براساس تقديريش همسر و خواهر اوزيريس و مادر هوروس است. اين خداي بانو مظهر پاكدامني و نجابت است كه به دليل هوش بالايي كه داشته است از قدرت سحر و جادو برخوردار بود. او را الههاي با تاجي از دو شاخ گاو و خورشيد مجسم كردهاند. اين اساطير ميگويند كه در جنگي كه ميان اوزيريس و ست مظهر تيرگي و تباهي فرزند ديگر نوت در ميگيرد اوزيريس كشته ميشود و به دنياي مردگان ميرود. ايزيس براي نجات همسرش به دنياي مردگان ميرود. او از اوزيريس صاحب پسري ميشود كه در آينده جانشين نوت ميشود به نام هوروس كه نشانه خرد است و چشم او كه در نقش برجستهها به شكل شاهيني تجسم شده است نماد آگاهي و دانايي بوده است. اسطوره شناسان ايزيس و اوزيريس را يكي از خدايان شهيد شونده ميدانند كه مظهر مرگ و تولد دوباره زمين هستند. برخي از مصرشناسان معتقدند اوزيريس بستر رود نيل و ايزيس آبي است كه مصر را با خود سيراب ميكند.
مصرشناسان باستان معتقدند كه انخ صورت ابتدايي صليب مسيحي بوده است. برخي از پژوهشگران معتقدند كه زماني كه مسيحيان اين نماد را گرفتند با قطع دايره بالاي آن بخش زنانه نماد را از بين بردند. هرچند كه در پيشينه صليب نبايد از چليپاي مهر چشم پوشيد كه نوعي صليب كاملا منظم بود. در كنار انخ يك نماد ديگري به نام تيت وجود داشت كه نشانه خون ايزيس و شباهت زيادي به انخ داشت. براساس نظر مصرشناسان تيت نماد قاعدگي ايزيس بود كه براي انگيختن نيروي محافظ اين ربهالنوع بوده است. اين نشانه و انخ تقريبا با فراعنه و همسرانشان دفن ميشدند. گروهي از باستانشناسان مصري معتقدند بخش حلقوي انخ نشانهاي از اين است كه عناصر چهارگانه جهان در اختيار فرد دارنده آن است. دايره بالا نيز نشاني از ابديت و مابقي نماد جهان محدود است. به عقيده برخي ديگر نيز انخ به معناي آن است كه بشر و همه حيوانات از دايره الهي بيرون افتادهاند و در جهاني كه بايد از طريق نر و ماده ادامه يابد هبوط كردهاند.
اين نشانه نماد يگانگي زن و مرد در پيوند ايزيس و اوزيريس كه تعبيري از آسمان و زمين است. نکته مهم در نقش برجستههای مصری این است که کمتر در جایی میبینیم که این نشانه در دست کاهنان بخصوص کاهنان معابد آمون باشد. بیشتر این شی در کنار انون و ایزیس و اوزیریس و البته در دست فرعون دیده شده است. البته در میان آثار به دست آمده از تبس پایتخت مصرباستان پیکرک زرینی از آمون به دست آمده که کلاهی بلند بر سر دارد و پوشش تنها پارچهای است که دور کمرش بسته شده است. در یک دست این پیکرک سمسیتار ( نوعی خنجر که تیغه آن به سمت داخل خمیده است و نشانه قدرت بوده است) و انخ در دست دیگرش قرار دارد. البته انخی که در دست آمون است بسیار کوچکش است آن قدر که دور انگشتانش حلقه زده است..
تنها یک نکته که شاید برایتان جالب باشد که بدانید این نشانه در زمان ما به یکی از نمادهای شیطانپرستان تبدیل شده است. هرچند به نظر من در تاریخ باستان بخصوص تاریخ مصر انخ شی مهمی بوده است اما اگر یک جستجویی در اینترنت بکنید میبنید که بسیاری از سایتهای اسلامگرا و برخی از نشریات رادیکالی اصلا با همین نشانه شیطان پرستان را معرفی کردند.
در فرهنگ شيطان پرستي و كافران جديد نشانه مهمي براي نشان دادن عقايدشان است. در واقع آنخ نمادي از شيطان پرستان جديد است كه در اين آيينهاي الحادي معاني گوناگوني از آن استباط شده است كه مهمترين آنها عبارتند از نماد بيمرگي و زندگي جاودانه در فرق مختلف، نيروي خوناشامي است. اين علامت همچنين به صورت علامتي شوم براي ايجاد رعب و هراس در ميان جامعه.
پ.ن: در نوشتههای بعدی درباره سایر اشکالات تاریخی این سریال و برخی از برنامههای رسانه ملی مینویسم. اما توضیح چند نکته ضروریه در جواب بعضی از دوستان که پای پست قبلی یادداشت گذاشتند. در جواب دوست عزیزی که گفته بود تنها برای ما مهمترین منبع تاریخ تمدن ویل دورانت است باید بگویم که در نوشته قبلی منظورم این نبود که تنها از ویل دورانت استفاده کردم گفتم ایشان کافی بود به قابل دسترسترین منبع تاریخی یعنی ویل دورانت مراجعه کنند. هرچند که در زبان فارسی منابع محدودی در مورد تاریخ مصر باستان وجود دارد و بیشتر منابع نیز براساس جدیدترین نظرات مصرشناسان نیست. در مطلب قبلی هم با توجه به همین محدودیت و البته کمک دوستانم به ويژه یک دوست مصرشناسی در خود مصرـ که لطف کرد و میان کارهای زیادی داشت برام یک سری رفرنس جدید از جمله بخش مربوط به انخ دايرهالمعارف مصر باستان را البته بصورت محدود فرستاد ـ مراجعه کردم. منبع تاریخی من البته هم منبعی است که آقای سلحشور ادعا میکنند این سریال را براساس آن نوشتند یعنی قرآن کریم و البته ترجمه تورات به زبان فارسی و جستجوی اینترنتی کمک گرفتم. درباره نوشتن مطلب انخ هم چند كتابي كه در مورد تاريخ مصر و اساطيرش بود و همچنين يك بخشي از كمكهاي دوستم آرش نورآقايي استفاده كردم.
پس.پ.ن: در مورد اهرام هم زمان ساخت اهرام ثلاثه به دوره مصر قدیم باز میگردد که حدود 2500 سال قبل از میلاد بوده که البته به دوره پیش از حضرت یوسف میرسد. اما اين كه اين دو كاملا مقابل همديگر قرار داشتند يا نه چون مصر نرفتم خيلي نظر دقيقي نميتوانم بدهم.
Labels: میراث نوشت
<< Home