کوپه شماره ٧

Tuesday, April 01, 2008

دکتر آدمیت

امروز توی اینترنت خوندم که دکتر فریدون آدمیت فوت کرده است. نام آدمیت برای من که سال هاست مهترین دغدغه ام تاریخه خیلی آشناست. الان درست یادم نیست سال اول یا دوم دبیرستان بودم که برای اولین بار با کتاب امیرکبیر و ایران فریدون آدمیت را خواندم. اصلا هم اتفاقی نبود، راستش رو بخواهید این کتاب با اون روکش زرد رنگ انتشارات خوارزمی رو سال ها در کتاب خانه امیر آقا شوهر خاله بیامرزم دیده بودم و با توجه به این که نام امیرکبیر یکی از اسامی تاریخی بود که خیلی شنیده بودم و بهرحال فیلمش رو توی تلویزیون دیده بودم دلم می خواست این کتاب رو بخونم. تا بالاخره تابستون همون سالی که می گم وقتی رفته بودیم نوشهر خونه خاله شروع کردم به خوندن این کتاب. (توی پرانتز بگم اون سال ها من هرچی دستم می اومد می خوندم و یکی از جاهایی که همیشه دلم می خواست باشم همون اتاق کتابخونه شوهر خاله ام و تعداد زیادی کتاب های تاریخی و منحصر به فردش بود. یادم می آد کمدی الهی دانته رو هم من همون جا خوندم) با این که کتاب برای من که تاریخ را در حد خیلی بالایی نخونده بودم خوندن این کتاب سخت بود. اما در طی خواندنش به نکته هایی رسیدم که توی کتاب های دیگه بخصوص کتاب های درسی ندیده بودم. توی ذهنم پر از سئوالهای بی جواب شد. یادم هست امیر آقا شوهر خاله ام بهم می گفت خوندن این کتاب برای تو زوده. برام تعریف کرد که دکتر آدمیت استادش توی دانشگاه تهران بوده. استاد رشته علوم سیاسی و حقوق بین الملل. خاطره های زیادی از دکتر داشت. بخصوص از حاضر جوابی دکتر آدمیت. وقتی وارد دانشگاه شدم با توجه به این که گرایشم از اول به تاریخ معاصر بود شروع کردم به خوندن سایر آثار دکتر آدمیت: "فکر آزادی و مقدمه نهضت مشروطیت"، "اندیشه های میرزا آقاخان کرمانی"، "اندیشه های میرزا فتحعلی آخوندزاده"، "اندیشه های طالبوف تبریزی"، "اندیشه ترقی و حکومت قانون"، "فکر دموکراسی اجتماعی در نهضت مشروطیت ایران"، "ایدئولوژی نهضت مشروطیت ایران". اما دغدغه خوندن کتاب امیرکبیر و ایران برام خیلی زیاد بود کتابی که پایان نامه دکتر آدمیت بود و زمانی که بعد از چند سال تجدید چاپ شد خریدمش. می دونم که این کتاب و سایر آثار دکتر آدمیت از نخستین کتاب های تحقیقاتی و منتقدانه تاریخی است. در این مدت حرف ها و نقد های ضد و نقیضی رو هم درمورد آثارش خوندم. نقدهایی که بیشترشون نه علمی و تحقیقاتی که از سر غرض ورزی بوده. فکر می کنم بعد از این همه سال در تاریخ قاجاریه و بخصوص اندیشه های سیاسی معاصر هیچ نویسنده ای نتونسته آثار آدمیت را علمی نقد کنه یا نظراتش رو رد کنه. بیشتر کسانی هم که نقد کردند شخصیتش را نقد کردند. مثل کاری که در این سال ها با خیلی از نویسندگان و روشنفکران می شه. یعنی به جای نقد اندیشه های افراد منش و روابط آدم ها را نقد می کنن. در هر صورت با مرگ دکتر آدمیت علی رغم سال ها خانه نشینی اشون تاریخ ایران یکی از پژوهشگرانش رو از دست داد.
پ.ن: خیلی گشتم اما عکسی از دکتر آدمیت پیدا نکردم

Labels:

posted by farzane Ebrahimzade at 1:31 AM

|

<< Home