کوپه شماره ٧
Thursday, March 13, 2008
ميخوام خورشيد باشم
ديگر برايت پيامي نميفرستم حتي براي احوال پرسي. پيامي نمي فرستم كه انتظار براي پاسخي كه نخواهد آمد آزارم بدهد. ميخوام از همه دروغهاي شيريني كه تو گفتي بگذرم. خيالت راحت و دلت سبز كه حرمت لحظه خوبي كه تو برايم با دروغهايت ساختي آن قدر زيبا بود كه حاضرم تمام عمر به خاطر تو از تو رد بشم. خيالت راحت كه هيچ بدهي به من نداري به جز يك توضيح كه اگر نخواستي نخواهم شنيد.
<< Home