کوپه شماره ٧
Thursday, October 25, 2007
كافههاي كتاب تهران تا اطلاع ثانوي ممنوع
چند روز بود كه ميخواستم در مورد اعلام تعطيلي كافه كتابهاي تهران بخصوص كافه كتاب نشر ثالث كه پاتوغ خودم و دوستانم بود بنويسم اما نميشد؛ يعني نوشتنم نميآمد. ميدونيد كه فاصله بين خوب بودن و بد بودن من تنها يك لحظه است. دو روزه به دلايلي خيلي خوب نيستم و باز قلمم حالش بد شده. اما امروز صبح متوجه شدم كه خود كتابفروشي ثالث تعطيل شده است. به گفته آقاي جعفريه مدير انتشارات ثالث علت تعطيلي اين كتابفروشيها تداخل صنفي بود. در كنار هم قرار گرفتن كافه با كتابفروشي درست نيست. اين كافه كتابها ديروز تعطيل شده بودند. اما معلوم چرا بازهم كتابفروشيها پلمپ شده است. باورم نميشد. وقتي پلمپ بالاي در نشر ثالث را ديدم دلم را گرفت. نه نميخوام جوزده بنويسم اما نميتونم نگم كه ناراحت شدم از ديدن كتابهايي كه پشت زندان آهني كركره پلمپ شده نشر ثالث به من نگاه ميكردند و نميدانستند حكم آزاديشون كي صادر ميشه. دلم گرفت كه يكي از سه كتابفروشي محبوبم كه مدتي بود به هر بهانهاي مي رفتم و يك كتاب ميخريدم تعطيله. از پشت شيشه كه به كافه كتاب خالي ثالث كه نگاه ميكردم يك هو خاطرات تلخ و شيرين دو سال گذشته ام توي كافه كتاب ثالث جلوي چشمم آمد. خاطره اون روزي كه روي يكي از اون صندليهاي چوبي نشسته بودم و اون رو به روي من چيزي را برايم اعتراف كرد كه خيلي تلخ بود. ياد سيگارهايي كه دود ميشد و ساعتهايي كه مينشستيم و از خودمان ميگفتيم.... نميدونم چرا عادت نميكنيم. عادت به ممنوعهها و بسته شدنها
<< Home