کوپه شماره ٧

Wednesday, October 10, 2007

دارالفنون و ايجاد نهادهاي علمي ـ فرهنگي





مديريت مدرسه در بدو تأسيس به عهده وزارت خارجه و زير نظر محمدعلي خان شيرازي وزير خارجه و سپس عزيزخان سردار كل بود. پس از او رضاقلي خان هدايت اداره مدرسه را بر عهده گرفت. در سال ۱۲۷۴ ق اين وظيفه به عهده يكي از شاهزادگان قاجاري روشنفكر و با فرهنگ يعني ميرزا عليقلي خان اعتضادالسلطنه گذاشته شد. تا پيش از سال ۱۲۷۵ و تأسيس وزارت معارف، امور فرهنگي زير نظر مدير دارالفنون انجام مي شد. در سالهاي بعد عده اي از روشنفكران اقدام به تأسيس مدارس ديگري كردند. از جمله اين افراد مي توان به ميرزا حسن رشديه اشاره كرد كه با تحمل مشكلات بسيار توانست نخستين دبستان را در ايران بنا نهد. پس از آن مدارسي چون علميه، شرف، ادب و… تأسيس شد. با گسترش اين روند مديريت دارالفنون ديگر قادر به اداره تمامي مدارس نبود و بنابر اين در سال ۱۲۷۵ وزارت معارف تأسيس و رياست آن به اعتضادالسلطنه سپرده شد. بعدها ـ حداقل تا پايان دوره قاجار ـ مديريت دارالفنون سكوي پرتابي براي وزير علوم و معارف بود. در دوره صدارت امين الدوله در كنار دارالفنون و وزارت معارف، به همت عده اي از روشنفكران و مديران مدرسه ها ـ از جمله مخبرالسلطنه هدايت، ميرزايحيي دولت آبادي، ميرزا حسن رشديه و ديگران ـ انجمني به نام انجمن معارف براي اداره امور فرهنگي تأسيس شد. محل انجمن و وزارت علوم تا سال ۱۳۰۱ طبقه دوم دارالفنون بود. در سال ۱۲۸۵ وزارت علوم به وزارت معارف و سپس به وزارت معارف، اوقاف و صنايع مستظرفه تغيير نام داد.
چاپخانه دارالفنون نيز يكي از اجزاي مدرسه به شمار مي رفت. ناصرالدين شاه اعتمادالسلطنه را به رياست آن گماشت كه بر چاپ روزنامه وكتاب هم نظارت مي كرد. بعدها اداره انطباعات كه توسط اعتمادالسلطنه تأسيس شد، فعاليت هاي اين نهاد را ادامه مي داد. با تأسيس دارالفنون و نياز به ترجمه آثار غربي ترجمه كه سالها در ايران راكد مانده بود، متحول شد. با تأسيس دارالترجمه دولتي در كنار دارالفنون، آثار بزرگ دنياي آن روز توسط معلمان و شاگردان دارالفنون به فارسي ترجمه شد.
علاوه بر نقش هاي علمي ـ فرهنگي كه دارالفنون در تاريخ ايران ايفا كرد، در جريان هاي اجتماعي ـ سياسي عصر خود و عصرهاي بعدي نقش عمده اي را بر عهده گرفت تأسيس دارالفنون زمينه اي براي ايجاد نهادهاي فرهنگي چون وزارت علوم و معارف شد. بعدها از آنها وزارتخانه هايي همچون وزارت آموزش و پرورش، وزارت علوم، وزارت فرهنگ و وزارت بهداشت درمان و آموزش پزشكي و نهادهايي مانند شوراي معارف و بهزيستي تأسيس شدند. افتتاح دارالفنون در جنبش مدرسه سازي نيز بي تأثير نبود. شاخه هاي علمي دارالفنون نمونه اي براي ايجاد دانشكده هاي مختلف شد. مانند مدرسه علوم سياسي، مدرسه فلاحت، دانشكده علوم منقول، معقول، ادبيات و مدرسه پزشكي.
شركت در فعاليت هاي سياسي و جريانات مهم قرن اخير يكي ديگر از نقش هايي است كه دارالفنون ايفا كرد. دارالفنون به عنوان يك نهاد علمي پويا كه وظيفه تربيت نسل هاي مختلف را بر عهده داشت، با شركت مستمر در حوادث سياسي تبديل به يكي از كانون هاي روشنفكري ومؤثر درجريانات سياسي ـ اجتماعي شد.
در سال ۱۳۰۷ ق به دنبال انتشار خبر تحر يم تنباكو محصلان و معلمان دارالفنون به خيابان ها ريختند و در صف اول اعتراضات مردم قرارگرفتند. در سال ۱۳۲۴ ق و پس از گسترش اعتراضات مردمي كه نهايتاً منجر به انقلاب مشروطه شد، دانش آموزان ومعلمان مدرسه در شمارگروههاي مشروطه خواه و آگاه كننده مردم قرار گرفتند و به جرأت مي توان گفت دارالفنون يكي از عوامل آگاه سازي مردم در جريان مشروطه بود و پرورش دهنده انديشه انقلاب به شمار مي رفت. پس از پيروزي مشروطه در زمان برگزاري نخستين دوره انتخابات در ايران، يكي از مكانهاي رأي گيري دارالفنون بود. دانش آموختگان دارالفنون در تمامي انجمن هايي كه درجريان مشروطه تشكيل شده بود فعاليت داشتند. در جريان فتح تهران دارالفنون، يكي از مراكز مؤثر و اداره كنند مشروطه خواهان در داخل تهران بود. در جريان ملي شدن صنعت نفت و اعتراضات ملي ـ مذهبي ها، دانش آموزان دارالفنون نيز در كنار سايرگروهها به ميدان مبارزه گام نهادند. روز شانزده آذر همزمان با دانشگاه تهران و بازار تهران يك تجمع اعتراض آميز در دارالفنون انجام شد و تعداد زيادي از دانش آموزان دستگير شدند.
در بين دانش آموختگان اين مدرسه از نخست وزير و وزير، وكيل مجلس و سفير گرفته تا دانشمندان و هنرمندان بزرگي در رشته هاي مختلف علمي ـ هنري و مبارزان سياسي ـ اجتماعي وجود دارند ـ مرداني چون مرحوم بديع الزمان فروزانفر ـ اديب ايراني كه هم محصل دارالفنون بود هم معلم آن ـ دكتر عيسي صديق اعلم ـ وزير فرهنگ و از مؤسسان دانشكده ادبيات دانشگاه تهران ـ دكتر مجتبي مينوي ـ وزير فرهنگ، دكتر قاسم غني ـ سفير ايران ـ علي اكبر داور ـ باني دادگستري جديد در ايران از كساني كه در براندازي قاجاريه نقش عمده داشت ـ دكتر ابراهيم حكيمي ـ نخست وزير، دكتر شيخ محمد احيا الملك، دكتر چشم پزشك و وكيل مجلس، اعتمادالسلطنه وزير انطباعات ناصرالدين شاه، خليل اعلم الدوله ثقفي، نخستين پزشك ايراني ورئيس كل معارف، دكتر حسينعلي قزل اياغ، پزشك و وكيل مجلس، دكتر يدالله سحابي، زمين شناس و از رهبران نهضت آزادي، مهدي ملكزاده، نوه ملك المتكلمين و نويسنده تاريخ انقلاب مشروطه، كمال الملك، نقاش، نصرالله مين باشيان، موسيقيدان، عبدالله قاجار، عكاس و بنا به گفته اي پدر عكاسي ايران و عكاس مدرسه دارالفنون، دكتر محمود حسابي فيزيكدان، دكتر مصطفي چمران، محمد وحيد تنكابني رئيس دبيرستان البرز پس از دكتر جردن، دكتر محمدعلي پرتوئي رئيس دبيرستانهاي شرف، ثروت و البرز، احسان نراقي، جامعه شناس،، داريوش آشوري، دكتر چهررازي، دكتر ارفعي، بهرام بيضايي ، محمد علي سپانلو ، محمود روح‌الاميني و ...
پ.ن: اين مطلب تاريخ مدارس مدتي به تاخير افتاد اما ادامه‌اش را در روزهاي آتي مي‌گذارم.

Labels:

posted by farzane Ebrahimzade at 5:06 PM

|

<< Home