کوپه شماره ٧

Sunday, September 02, 2007

آسوده باشيد آثار تاريخي و هويت شما در آرامش است


اين براي مزيد اطلاع همه دوستان است كه اگر مي خواهيد از حصارهاي مشخص و نامشخصي كه در موزه ها و مراكز تاريخي وجود دارد رد شويد كافيست ايراني نباشيد. اگر شاهزاده خانم هاي عرب باشيد بهتره اين طوري مي تونيد با كفش روي فرش هايي كه قدمت آن ها نزديك به 100 ساله راه بريد و روي مخده‌هايي كه به دستور آخرين همسر شاه معدوم ايران در اتاق چاي خانه كاخ نياوران گذاشته شده است و بخشي از تاريخ اين كشور را به چشم خود ديده است بنشينيد و حظ كنيد. بذاريد قضيه رو از اول تعريف كنم ديروز توي كاخ نياوران نمايشگاه گرافيك دو شاهزاده خانم عرب افتتاح شد. ظاهرا چون مراسم با تاخير برگزار مي شد اين شاهزاده خانم ها و همراهانشان اجازه پيدا كردند از مجموعه كاخ هاي نياوران بازديد كنند. در طي اين مراسم به گفته دوستان اين گروه به راحتي از هر جايي كه مي خواستند گذشتند و وارد حريم هاي به ظاهر ممنوعه اي بشويد كه حتي عكاسي هم از آن ها ممنوع است. باور نمي كنيد كافي يك نگاه به اين عكس هاي محمد خيرخواه دوست عزيزم بندازيد. اين جايي كه اين دو شاهزاده خانم عرب نشسته اند چاي خانه كاخ صاحبقرانيه است. تا آن جايي كه يادم هست اين جا زماني حصاري داشت كه عبور از آن ممكن نبود. اين زماني كه مي گم خيلي دور و دير نيست چند سال پيش كه هنوز معاون كنوني رئيس جمهور تعداد حكم هايي كه در انتصاب و جابه جايي مديرانش مثل امروز به عدد 1000 نرسيده بود و همچنان مسئول كاخ نياوران مسعود صالحي بود يكي از فرهنگي ترين آدم هايي كه مي شناسم . آن موقع نمي شد اين طوري رفت روي اين مخده هاي تاريخي يله داد . اما حالا ظاهر قواعد و قوانين از آن زمان تا به حال عوض شده شايد هم قوانين استثنا ما چه مي دانيم به هر حال معاون سازمان ميراث فرهنگي كه مسئول امور موزه ها هست و خيلي هم نسبت به اين موضوع حساسيت دارند حضور داشنتند. اين شاهزاده خانم ها هم با آقاي معاون ديدن كردند و از ايشان هديه گرفتند. اين براي تحكيم روابط با همسايه هاي عرب ما است كه حاضر نيستند يك فارس ناقابل را در انتهاي نام خليج هميشه فارس تحمل كنند و دائما در شبكه هاي تلويزيوني خودشان تاكيد مي كنند كه الخليج آن ها همان درياي عرب است نه خليج هميشه فارس. خودما هم گاهي يادمان مي رود همين هفته قبل قائم مقام محترم سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري چند بار سهوا يادشان رفت فارسش را بگه مثل اين كه يادش رفت گنبد سلطانيه جزو آثار جهاني هم متعلق به دوره بعد اسلام است. فداي سر گردشگري كه اين عرب ها همان هايي كه پول خرج مي كنند تا نام هويت هشت هزار ساله ايران را از حافظه لوور پاك كنند. نه گوش هايمان را مي گيريم و اين گونه اجازه مي دهيم ميهماناني كه ما را شيعيان را پس از هزار سال رافضي مي دانند و كافر بيايند و از تاريخ ما لذت ببرند. به هر حال همسايه هاي عرب ما نبايد ناراحت بشوند. ما ايراني ها خيلي مهمان نواز تر از اين حرف ها هستيم شاهزاده خانم جايش توي قصر است و بايد جايي بنشيند كه شاه مي نشسته بنشينند. بايد به فكر گردشگري هم بود. آخه اين كاخ هايي كه از دوره ستم شاهي مانده به درد اين كارها مي خورد كه مهمانان عزيز پذيرايي شوند. بابا وقتي علماي ديني اون ها فتوا مي دهند كه خون ما شعييان حلال چرا بايد عصباني شد چرا اين قدر تكرار مي كنيد. تفو چرخ گردون تفو. مگه نه اين كه برخي از زعماي دين آرزو مي كنند كه روزي عيد غدير جاي عيد نوروز را بگيرد چرا بايد از اين كه آقاي معاون به قول بالا بردن روابط ميان ايران و كشورهاي عرب را به دو شاهزاده خانم عرب مي دهد عصباني شد. چرا راه دوري مي رويد تازه زماني كه تخت جمشيد معماري اسلامي دارد بايد آسوده باشيد آقاي معاون و يارانشان از ميراث فرهنگي شما به نام گردشگري حفاظت مي كنند.
پ. ن : مي دونيد آقاي سربخشيان شما راست مي گوييد عكاسي از موزه‌ها ممنوع است اما براي شما و من كه ايراني هستيم. براي آن ده دوازده بچه اي معصومي كه شما هر هفته قاب هاي تازه اي برايشان باز مي كنيد. براي همه آخه مي دانيد كه مرغ همسايه غاز است. نمي دانم مي دانيد يا نه كه موزه ملي ايران چهار سال است كه در حسرت يك بودجه يك ميلياردي است براي گسترش. چهار سال است كه حتي نقشه اش هم آماده شد و كافيه پول را ابلاغ بشه تا از بخشي از 60000 هزار شي تاريخي كه در مخزن موزه ملي نگهداري مي شود به جاي اين دو هزار شيي كه هيچ چيزي از تمدن ايراني نشان نمي دهد به نمايش در آيد.

Labels:

posted by farzane Ebrahimzade at 3:22 PM

|

<< Home