کوپه شماره ٧

Thursday, September 20, 2007

دارلفنون 2


در مورد نام دارالفنون و اطلاق اين نام بر مدرسه ذكر اين نكته ضروري است كه در ابتدا قرار نبود نام آن دارالفنون باشد. در روزنامه وقايع اتفاقيه و نامه هاي اميركبير در ابتدا نامي از آن به ميان نيامده است. درنامه هاي اميركبير به مسيوجان داودخان و محمدخان مصلحت گذار عثماني، از مدرسه با نامهاي مدرسه جديد، مدرسه نظاميه، مكتبخانه پادشاهي و مدرسه نظاميه دارالخلافه يادگرديده است. در روزنامه وقايع اتفاقيه هم از آن به عنوان تعليم خانه نام برده شده. نام مدرسه در قرارداد معلمان «مكتبخانه پادشاهي» قيد گرديده است. اما در شماره سوم صفر ۱۲۶۸ روزنامه وقايع اتفاقيه به نام «دارالفنون» برمي خوريم:«چنانچه در روزنامه سابقه نوشسته شد. ميان ارگ و دارالخلافه طهران عمارت وجاي خوب ساخته شده است بجهة تحصيل و تعليم و تعلم هر فني و اسم آن را دارالفنون گذاشته اند.»
يك ماه پيش از افتتاح مدرسه نيز در روزنامه وقايع اتفاقيه مطرح نشده بود. اما از اين تاريخ به بعد، اين نام عنوان شد و بر سنگ در مدرسه نيز نقش بست. اما اين نام باچه فلسفه اي براي اين مركز علمي انتخاب شد؟
در ذيل نام دارالفنون در فرهنگ معين چنين آمده است: مدرسه اي كه در آن فن هاي مختلف بياموزند ـ دانشگاه ـ دارالعلم. اگر به منابع پيش و پس از تأسيس اين مدرسه نگاهي بيندازيم، به خصوص در خاطرات دانش آموختگان اروپا به اين نام برمي خوريم. اينان زماني كه از دانشگاههاي اروپايي نام مي برند آنها را دارالفنون مي نامند؛ مانند دارالفنون پاريس، دارالفنون لندن و…
كلمه دارالفنون ترجمه Polytechniqu فرانسوي يا Polytechnic انگليسي است كه عثماني ها آن را به عربي ترجمه كردند و با همين لفظ وارد زبان فارسي شد و دارالفنون نام عمومي دانشگاه هاي اروپايي شد. بامطالعه درس هاي مدرسه و نوع تحصيلات معلمان و سن شاگردان پذيرفته شده اين نكته روشن مي شود كه قصد اميركبير از تأسيس اين مركز، ايجاد يك مدرسه پلي تكنيك يا مركز آموزش علوم مختلف بود، نه مدرسه يا دبيرستان و استفاده از لفظ مدرسه شايد كمي از بار معنايي دارالفنون بكاهد.
در سالهاي نخستين تأسيس مدرسه تركيب دارالفنون به معناي دقيق كلمه استفاده مي شد. اما اين كلمه كم كم معناي خود را از دست داد و تغيير ماهيت يافت.
علومي كه در بدو تأسيس در دارالفنون تدريس مي شد. عبارت بود از: شيمي، داروسازي، هندسه، رياضي، پزشكي وكالبدشناسي، توپخانه، مشق نظام، پياده نظام، تدريس زبان هاي خارجي مانند فرانسه، عربي، ادبيات فارسي ومعدن و كان شناسي علومي كه به آن اشاره شد و رشته هايي كه بعدها به برنامه آموزشي مدرسه اضافه شد، مطابق روش هاي نوين و تازه دنياي آن روز به دانش آموزان ارائه مي شد.
طب يكي از علومي بود كه در دارالفنون تدريس مي شد. مدرسان شاخه طب دارالفنون با تلفيق طب سنتي ايراني و طب جديدي كه در اروپا روبه پيشرفت بود، باب تازه اي را در طب گشودند. دانشجويان اين رشته، علاوه بر آموزش اصول طب و تجويز دارو، با علم تشريح و جراحي نيز آشنا مي شدند. روزنامه وقايع اتفاقيه كه به دستور ناصرالدين شاه بايد حوادث و اتفاقات دارالفنون را به اطلاع عموم مي رساند، به شرح اعمال جراحي كه در مدرسه انجام مي شد، مي پرداخت و آنها را به تفصيل بيان مي كرد بعدها يك مريض خانه در كنار مدرسه براي مداواي بيماران و تدريس عملي اين علم تأسيس شد. از ديگر فعاليت هايي كه شاخه طب دارالفنون انجام داد، به عهده گرفتن كار تلقيح واكسن بود. در سال ۱۲۸۹ ق انجمني به نام «مجلس حافظ الصحه» متشكل از طبيبان خارجي و داخلي وابسته به دارالفنون تشكيل شد كه وظيفه آن پيشگيري از وبا، طاعون، آبله و ساير امراض واگيردار بود. شعبه طب دارالفنون تا مدتها تنها به تدريس علوم نظري اكتفا مي كرد و به جز يك اسكلت وسيله ديگري براي تدريس در اختيار نداشت براي نخستين بار در سال ۱۲۷۰ ق به دنبال مرگ مشكوك يكي از افراد بيگانه مقيم تهران، دكتر پولاك معلم طب اجازه كالبدشكافي گرفت. بعدها پروفسور بارئونه معلم زبان دارالفنون پيش از مرگ جسد خود را به مدرسه فروخت و با بهاي آن كتابخانه اي تأسيس كرد. پس از مرگ جسدش به مدرسه تحويل داده شد.
علم هندسه و رياضي و جغرافيا نيز اگرچه با مقاصد نظامي در فهرست دروس دارالفنون گنجانيده شد، اما بعدها به سمت علمي شدن رفت. يكي از معلمان هندسه و فيزيك دارالفنون ميرزا ملكم خان معروف بود. او علاوه بر هندسه و فيزيك، شيمي و زبان خارجي هم تدريس مي كرد. افرادي چون اعتمادالسلطنه از اعمال محيرالعقول ملكم كه به مدد علوم شيمي و فيزيك انجام مي داد، در حضور شاه مطالب زيادي را نقل كردند و حتي علت بي علاقگي ناصرالدين شاه به دارالفنون و دلسردشدن او از آن مركز علمي را به ميرزاملكم و اقدامات او به نام دارالفنون منتسب مي كنند.
در سال ۱۳۰۴ ق بناي لابراتور شيمي مدرسه نيز به پايان رسيد و اين شاخه نيز كه از ابداعات شرقيان بود و مدتي مهجور مانده بود روبه رشد و پيشرفت گذارد.
دارالفنون علاوه بر اين كه در پايه گذاري آموزش علوم نوين پيشرو بود، در آموزش هنر نيز نقش مهمي را ايفا كرد. رشته موزيك و نقاشي جزو اولين رشته هاي هنري بود كه بعد از تأسيس به ساير دروس دارالفنون اضافه شد. مسيو لومر فرانسوي و مزين الدوله معلم موزيك و نقاشي مدرسه در ايجاد اين رشته ها نقش مهمي را ايفا كردند و شاگرداني چون نصرالله خان مين باشيان و علينقي خان وزيري در موسيقي و اسماعيل خان جلاير و كمال الملك در نقاشي تربيت يافته اين مكتب هستند. بعدها مزين الدوله در قسمتي از دارالفنون سالن آمفي تئاتر تأسيس كرد و براي نخستين بار تئاتري به سبك جديد اروپايي با كمك بازيگران خارجي و ايراني را به روي صحنه برد. ميرزا آقاتبريزي كه بي اغراق بايد او را پدر گمنام نمايشنامه نويسي جديد ايران و نخستين نمايشنامه نويس به زبان فارسي دانست، از معلمان دارالفنون بود؛ هرچند از اجراي نمايش هاي او در دارالفنون اطلاع دقيقي در دست نيست.
ناصرالدين شاه گاهي شبها براي ديدن نمايش به مدرسه مي آمد. ظاهراً از درون ارگ سلطنتي به دارالفنون راهي گشوده شده بود تا شاه مخفيانه و به دور از چشم كساني كه با اجراي تئاتر مخالف بودند، به ديدن تئاتر برود.
زورخانه درمدرسه نخستين تأسيسات بخش ورزشي مدرسه بوده است كه بعدها سالن ژيمناستيك و نيز وسايلي براي ورزشهايي مثل فوتبال و بسكتبال به مدرسه اضافه شد. گود زورخانه در دوره پهلوي پر شد و به عنوان سالن آپارات و نمايش فيلم مورد استفاده قرار گرفت.

پ.ن:

مطلب دارلفنون به دليل حساسيت خود من در چندين شماره خواهد بود. اگه طولاني مي‌شود ببخشيد.

Labels:

posted by farzane Ebrahimzade at 1:52 PM

|

<< Home