کوپه شماره ٧

Saturday, August 18, 2007

فحشای مقدس بخش نهایی


ازدواج از دیدگاه اسلام، مانند سایر ادیان و مسلک ها یک قرارداد و پیمان با شرایطی ویژه‌ وبسیار پسندیده و مطلوب است. این موضوع آن چنان در میان مسلمان ریشه دارد که بخشی از آیات قرآن و همچنین فقه شیعه و سنی به این موضوع اختصاص داده شده است که بحث در باره آن خارج از حوصله این بحث است. تنها ذکر این موضوع حائز توضیح است که حكم ازدواج موقت از ديدگاه فقهي ميان فقهاي شيعه و سني متفاوت است. فقهاي شيعه آن را جزو ضروريات فقه مي‌دانند - و فقيهي آن را انكار نمي‌كند - ‌بلكه امري مستحبي و مورد تاكيد مي‌دانند. در برابر این اكثريت قريب به اتفاق علماي اهل سنت با ازدواج موقت مخالفند و معتقدند اين حكم در اواخر عمر پيامبراكرم(ص) منتفي شده است. حتي تعابير شديدي را در اين‌باره در مقابل، به شيعه نسبت مي‌دهند و مي‌گويند ازدواج موقت به نوعي تجويز زناست. شيعه اما اين حكم را تشريع شده در زمان پيامبر‌(ص) مي‌داند و معتقد به انتفاي آن نيست. اهل شيعه انتفاي اين حكم را از سوي خليفه دوم مي‌دانند كه اهل سنت هم به آن قائلند. عمر بن خطاب خليفه دوم دو متعه را حرام كرده، يكي تمتع در حج و ديگري متعه در نكاح. اما روايات معتبره‌اي از ائمه ‌شيعه موجود است كه بر ازدواج موقت تاكيد دارد و بعضا آن را ثواب دانسته‌اند، به‌گونه‌اي كه شيعه ترديدي در آن ندارد. ازدواج موقت از نظر فقه شيعه داراي ضوابط و شرايطي است. نفقه كه در ازدواج دائم از واجبات است در ازدواج موقت به عهده مرد قرار نمي‌گيرد؛ حتي اگر مدت آن طولاني باشد و چگونگي و كيفيت پرداخت نفقه مبتني بر توافق طرفين است. البته در نفقه اولاد، تفاوتي ميان ازدواج موقت و دايم نيست، چراكه فرزند، متعلق به پدر است و پدر موظف به تامين اوست.
یکی از موضوعاتی که در تعبیر شیعه حائز اهمیت است موضوع ازدواج موقت و نشانه های آن با ادامه بحث فحشای مقدس است. در بخش های نخست این سلسله بحث به این اشاره شد که ازدواج دائمی علاوه بر تفاوت هایی که در تمدن ها و ادیان مختلفی وجود دارد در گذر تاریخ یک شکل به خود گرفت. پیمانی که میان یک مرد و یک زن بسته می شد و که هر رابطه ای خارج از این پیمان میان هر کدان با مرد یا زن دیگری روی می داد به عنوان زنا پیمان شکنی بود. در کنار این پیمان دائمی یک نوع دیگری از ازدواج در میان تمدن ها رواج یافت که شکل پیمانی آن مانند ازدواج تابع شرایط سخت وفاداری نداشت. اما شکل فحشایی که به معنای بی بند و باری بود نیز نداشت. این گونه ازدواج که در بیشتر آن ها در پناه دین و باورهای مذهبی شکل می گرفت در تاریخ «فحشای مقدس» می گفتند . این گونه ازدواج که در آغاز به عنوان خشنودی خدایان و جلوگیری از فساد اخلاقی بود؛ در هر جامعه متفاوت بود. این درست تعریفی است که تفاسیر مختلف در تفیسر این آیاتی از سوره نسا آورده اند:« و المحصنات من النساء الا ما ملکت ايمانکم کتاب الله عليکم و احل لکم ما وراء ذلکم ان تبتغوا باموالکم محصنين غير مسافحين فما استمتعتم به منهن فاتوهن اجورهن فريضة و لا جناح عليکم فيما تراضيتم به من بعد الفريضة ان الله کان عليما حکيما»
نکاح زنان محصنه (شوهر دار) بر شما حرام شد، مگر آن زنان که (در جنگ‌های با کفار به حکم خدا) متصرف و مالک شده‌ايد. بر شماست که پيرو کتاب خدا باشيد (با زن‌هائی که به حرمت ياد شد، نکاح مکنيد) و هر زنی غير از آنکه ذکر شد، حلال است که به مال خود به طريق زناشوئی بگيريد، نه آنکه زنا کنيد. پس چنانکه شما از آنها بهره‌مند شويد، آن مهر معين که مزد آنهاست به آنان بپردازيد و باکی نيست بر شما که بعد از تعيين مهر هم به چيزی با هم تراضی کنيد. (و بدانيد که) البته خدا دانا و به حقايق امور آگاه است. (سوره‌ی نساء – آيه‌ی 24)
همچنین در آیه 25 همین سوره آمده است:« و من لم يستطع منکم طولا ان ينکح المحصنات المومنات فمن ما ملکت ايمانکم من فتياتکم المومنات و الله اعلم بايمانکم بعضکم من بعض فانکحوهن باذن اهلهن و اتوهن اجورهن بالمعروف محصنات غير مسافحات و لا متخذات اخدان فاذا احصن فان اتين بفاحشه فعليهن نصف ما علی المحصنات من العذاب ذلک لمن خشی العنت منکم و ان تصبر و اخير لکم و الله غفور رحيم»
هر که را وسعت و توانايی آن نباشد که زنان پارسای با ايمان (و آزاد) گيرد، پس کنيزان مومنه که مالک آن شديد به زنی اختيار کنيد، خدا آگاه‌تر است به مراتب ايمان شما که شما اهل ايمان همه و در رتبه يکسانيد. پس با کنيزکان مومنه با اذن مالکش (بی هيچ کبر و نخوت) ازدواج کنيد و مهر آنها را بدان‌چه معين شده بدهيد؛ کنيزکانی که عفيف باشند، نه زنا کار و نه رفيق و دوست‌دار و پس چون شوهر کردند، چنانچه عمل زشتی از آنها سر زند، بر آنها نصف عذاب زنان پارسای آزاد است. اين حکم (کنيز را به زنی گرفتن) درباره‌ی کسی است که بترسد مبادا به رنج افتد (يعنی به زحمت عزوبت يا گناه زنا کاری افتد) و اگر صبر کنيد (تا وسعت يافته و زنی آزاد بگيريد) برای (نظم خانه و تربيت فرزند) شما بهتر است و خدا بخشنده و مهربان است. (سوره‌ی نساء – آيه‌ی 25)
نویسندگان تفسیر نمونه که یکی از مهمترین تفاسیر شیعی است درشرح این دو آیه با تاکید بر این که خداوند در این آیات بر آزاد بودن ازدواج موقت اشاره می کند؛ آن را یکی از اصول اسلامی می داند که برخلاف نظر اهل سنت در زمان وفات پیامبر نسخ نشده است. در جلد سوم تفسیر نمونه صفحه 341 در شرح این آیات آمده است :« این یک قانون کلی است که اگر به غرائز طبیعی انسان به صورت صحیحی پاسخی داده نشود برای اشباع آن ها متوجه راه های انحرافی خواهد شد. این یک حقیقت آشکار است که نمی توان جلوی غرائز طبیعی را گرفت. این موضوع قابل انکار نیست که غریزه جنسی یکی از مهمترین و نیرومندترین احساس های آدمی است. اکنون این سئوال پیش می آید که در بسیاری از شرایط و محیط ها افراد فراوانی هستند که در شرایطی قرار دارند که قادر به ازدواج دائم نیستند یا افراد متاهل در مسافرت های طولانی که با عدم ارضای غریزه جنسی خود رو به رو هستند. آیا باید این غرائز را سرکوب کرد. یا این که آن ها را در مقابل بی بند و باری های جنسی گذاشت. در این زمان است که راه سوم توسط فقهای شیعه پیشنهاد شده است که به تعبیر آن ها نه مشکلات ازدواج دائم را دارد نه باعث فساد می شود. »
مسئله حائز اهمیت در این مفهومی که تفسیر نمونه به آن پرداخته است موضوع تفاوت میان ازدواج موقت با فحشا است. درست چیزی که بسیاری در مقوله فحشای مقدس به آن اشاره کرده بودند: «درست است که در مسئله فحشا و متعه هر دوی این ها در برابر پرداختن مبلغی تن خود را عرضه می کنند . به تعبیر کسانی که به این اشکال می گیرند این نوع ازدواج پوششی برای چهره فحشا است. »پاسخی که این فقها به این موضوع داده اند این است که ازدواج موقت در واقع برای جلوگیری از فساد است و حتی برخی از فقها آن را به نوعی عمل به واجبات دینی می دانند. این فقها می گویند در ازدواج موقت تنها با گفتن دو جمله تمام نمی شود. بلکه مقرراتی دارد که همانند ازدواج دائم دارد. یعنی چنانچه زنی با ازدواج موقت انجام دهد. به عقیده مدافعان ازدواج موقت:«در ازدواج موقت ، صیغه ی عقد بین زن و مرد خوانده می شود ، که نشاندهنده تسلیم بودن آنها در برابر خداوند است ، اما در زنا عشوه گری و چشم چرانی مقدمه کار است. ازدواج موقت در بعضی از موارد ، زمینه ازدواج دائم می شود ، اما یک مرد هیچ گاه حاضر نیست با زنی که زنا کرده است ، پیمان وفاداری ببندد و بر عکس. کسی که ازدواج موقت می کند ، هم ثواب می کند و هم خود را از گناه نجات می دهد ، اما کسی که زنا می کند ، زشتی گناه از چشم او می افتد و نفس او برای پذیرش گناهان دیگر نیز آماده می شود .»

Labels:

posted by farzane Ebrahimzade at 11:14 PM

|

<< Home