کوپه شماره ٧
Monday, August 13, 2007
عاشقت خواهم كرد
تو را عاقبت
عاشق ميكنم
روزي كه دير نيست از امروز
من تو را عاشق خودم خواهم كرد
آن روز
سيبي از
تمام سيب هاي دختران حوا به تو
خواهم داد
تا طعم واقعي زن
را حس كني
روزي كه فرداي نزديك
امروز است
من تو را عاشق خودم خودم خواهم كرد
و
دوباره عاشقت خواهم شد
آن روز
تو را در مقابل خودم مي نشانم
و از پس جادههايي
كه به تو مي رسد
شيدايي نگاهت را
خواهم دزديد
روزي عاشقت ميكنم
روزي كه باز تو را در آن
كوچه هاي خيابان انقلاب ببينم
تنها با طعنه
يك شعر تو را از خودت خواهم خريد و
به خودم خواهم بخشيد
روزي عاشقت خواهم كرد
روزي كه تو دستم را
گرم بگيري و
من بكارت عاشقانه هايم را در آن
صندلي كهنه و قديمي
فروغ در كافه نادري
در آن خلوت هدايت
به پاي تو مي ريزيم
و تو آن را در فنجاني قهوه ذره ذره
خواهي خورد و
من برايت فال ميگيرم
و به تو خواهم گفت
روزي كه دير نيست از امروز
من تو را عاشق خودم خواهم كرد
Labels: شعر نوشت
<< Home