کوپه شماره ٧
Thursday, May 17, 2007
براي وقتي دلتنگي زياد مي شود
زیرکی را گفتم این احوال بین خندید و گفت/ صعب روزی بوالعجب کاری پریشان عالمی
سوختم در چاه صبر از بهر آن شمع چگل/ شاه ترکان فارغ است از حال ما کو رستمی
در طریق عشقبازی امن و آسایش بلاست/ ریش باد آن دل که با درد تو خواهد مرهمی
اهل کام و ناز را در کوی رندی راه نیست/ ره روی باید جهان سوزی نه خامی بیغمی
دمی در عالم خاکی نمیآید به دست/ عالمی دیگر بباید ساخت و از نو آدمی
Labels: دل نوشت
<< Home