کوپه شماره ٧

Thursday, September 28, 2006

غربت بلند، قامت کوتاه

دیوارهای غربت بلند است
و قامت من کوتاه تر
کوتاه تر از آن که برای دیدن تو
دزدانه سرک بکشم
نمی دانم از دیدار تو
چند روز
چند هفته
چند ماه
چند سال
گذشته است
تقویم می گوید:
دو ماه
دروغ می گوید، قرنی است
کودک دلتنگی درونم هر روز قد می کشد
و من کوتاهم، کوتاه
امروز آیینه می گفت کمی ترک برداشته ام
********************
این شعر از مجموعه شعر «یک چمدان حرف» است از اشعار بنفشه رحمانی دوست عزیز و گلم است که به تازگی توسط نشر ثالث منتشر شده . توی این چند سال که با بنفشه آشنا هستم نگاه حساس و دقیقش را ستایش کردم. یک نگاه خالص زنانه. از اون نگاه های فمنیستی خالص و بی شعار. خیلی از شعرهایش را شنیده بودم. اما چمدان حرف هایش پر از کلمات ناب و خواندنی بود. رفاقت بنفشه با من از روزی که آغاز شد بیشتر از نسبت فامیلی بود که داشتیم. برای من این نکته همیشه جالب بود که یک مهندس شیمی که اتفاقا در رشته خودش خیلی دقیق و موفق است بتونه در عرصه شعر و نوشتن هم خوب باشد. امروز که دفتر شعرهایش را ورق می زدم دیدم که بعضی از شعرهایش چقدر وصف حال منه. بخصوص این شعرش که نوشتم انگار حرف های این روزهای من است. این شعر را از بنفشه قرض می گیرم به جای حرف هایی که باید می گفتم.

posted by farzane Ebrahimzade at 9:48 PM

|

<< Home