کوپه شماره ٧

Friday, September 22, 2006

برای تو می نویسم که هیچ وقت خودم را ندیدی

تو از من یک سئوال کردی می خواهم این جا جواب سئوالت را بنویسم. برای تو که هیچ وقت من را ندیدی. وقتی فوق العاده خواندیم من نبودم که ستایش کردی کلماتم را تحسین کردی. ارزش من به اندازه واژه هایی است که کنار هم گذاشتم. تو از من یک سئوال کردی می خواهم جوابت را بگویم. با همان کلماتی که بیشتر از من دوستشان داری. تو یک سئوال پرسیدی اما من در لحظه جوابت را ندادم چون باز نقاب را گذاشتی. دوستی این نیست که دو نفر چه قیافه ای دارند یعنی این که دو نفر به چه فکر می کنند. یعنی دو نفر حرف های هم را بفهمند. دوستی یعنی اهلی کردن. روباه شازده کوچولوی آنتون سنت اگزوپری را بشناسی می دانی که اهلی کردن یعنی ایجاد علاقه کردن. یعنی که یکی برای دیگری موجود یگانه ای باشی. یعنی یکی برای همه دنیا. روباهه می گه اگر تو منو اهلی کنی انگار که همه زندگیمو چراغون کردی. کاش آدم ها یادشون بود که که چه جوری اهلی کنن. از نظر من این یعنی دوستی اگه از نظر تو بی پروایی باشه هر چی تو می گی. یادت باشه به قول روباهه «جز با چشم دل هیچی را چنان که باید نمی شود دید. نهاد و گوهر را نمی شه با چشم سر دید. ارزش دوستی به قدر عمریه که برای به دست آوردنش صرف می شه. این تمام پاسخی بود که تو باید می شنیدی. اگه تونستی بدون اون نقاب ببینی. می دونم اصلا قشنگ نیست چه اهمیت دارد می خوام تلخ بنویسم. تا باور کنی من یک کلمه یا واژه نیستم آدمم. آدمی که وجودش و احساساتش را توی کلماتش پنهان کرده است.

posted by farzane Ebrahimzade at 5:46 PM

|

<< Home