کوپه شماره ٧

Monday, September 18, 2006

روز شعر و باز تکرار

باز آخر شهریور شد و دوباره روز ملی شعر را برپا کردند. حکایت عجیبی است این روز شعر ایران. من نمی دونم کجای دنیا رسم است که شاعر «ملی» ـ تاکید می کنم روی این واژه چون خیلی مهم است ـ شاعر ملی مملکت شعر و غزل را دولت مشخص کند. هیچ فکر کردیم معیار این انتخاب چه بوده است. صرف این که زمان مطرح شدن این مسئله رئیس کمسیون فرهنگی مجلس تعلق خاطر خودش را نسبت به یک شاعر نشان بدهد کافی است تا شاعر شاعر ملی باشد؟! من نه قصد توهین به شاعر خاصی دارم و نه به کس دیگری. اما کاش کمی تامل می شد کرد که شهریار با وجود ارادتی که خود من اشعارش دارم می تواند شاعر ملی سرزمینی باشد که شعر رکن اصلی فرهنگش بوده و بستر تولد این هنر؟ من فکر می کنم اگر شهریار خودش هم امروز این جا بود با ارادتی که به شاعران پیش از خودش داشت نمی گذاشت چنین جفایی را در حقش بکنند. شهریار شاعر بزرگی است اما آیا زمانی که نام و تولدش به عنوان شاعر ملی و روز ملی شعر انتخاب شد تعریفی از شاعر ملی شده بود. شاعر ملی کیست؟ مگر نه این که شاعر ملی کسی است که شعرش بازتابی از فرهنگ و زبان یک ملت باشد و توانسته باشد باعث دوام و قوام ادبیات آن سرزمین باشد. مگر نه این که شاعر ملی یک کشور را مردم آن کشور انتخاب کنند از چند نفر از اهالی این سرزمین پرسیده شده که شاعر ملی چه کسی است؟ چند در صد از فرهیختگان ایرانی مورد سئوال قرار گرفتند.؟ چهار سال است که گفته شد و هیچ کس نشنید هر سال هم برنامه مفصل تری گرفته می شود و یادمان می رود که مردم در این انتخاب سهمی ندارند. مردمی که در ابتدای هر کلامی می گویند بنام خداوند جان آفرین / حکیم سخن در زبان آفرین

posted by farzane Ebrahimzade at 1:09 AM

|

<< Home