کوپه شماره ٧
Sunday, May 21, 2006
پيله گي
گاهي وقت ها بغض هاي آدم تمامي ندارد. اين روزها دوباره بدم بد بد. شايد چون يك حادثه تازه در زندگيم رخ ميدهد. شايدم به خاطر اين تصميم بزرگيه كه دارم ميگيرم. باز بايد پيله بتابم. بايد شفيرهگي را دوباره طي كنم. تا اين دوره طي بشه بايد سعي كرد. بايد دوره طي بشه. شايد اونوقت كابوس اوني كه اين نامهها رو نميخونه هم تموم بشه.
اين روزها همش درگير صفحه هزارهها بوديم بازم دو سه تا مطلب خوب را مي خوام لينك بدم. اين يك مطلب جالب از سارا امت علي دوست و همكارم درباره بازديد از موزهها البته به شيوه ناصري، اين هم مصاحبه با استاد انتظامي. راستي در دو روز آينده دو تا مطلب مهيج _البته براي خودم دارم_
آژانس عكس خبرگزاري هم هر روز يكي دو تا گزارش تصويري درباره موزهها مي ره اين موزهها ي شيراز خيلي جالبه از عكسهاي اميد صالحي بخصوص موزهاي براي نديدن_ موزه تخت جمشيد_ اين هم گزارش موزه مكه موزهاي كه سالي يكبار باز ميشه.
در ضمن ديروز رفته بودم افتتاحيه نمايشگاه خياباني عكسهاي زلزله لرستان كه به همت يلدا و چند از عكاسايي كه رفته بودند لرستان گرفته شده است. نمايشگاه جالب و آوانگاردي بود. بخصوص جاش خيلي جالب بود. به خاطر اين كه زير پل نمايشگاه گذاشته بودند و مردم عادي ميتونستند اين نمايشگاه را ببينند. اين خيلي جالب بود. اما موزيك متن نمايشگاه خيلي جالب بود. دستگاه مته خياباني با تمام قوا داشت زمين جلوي حوزه هنري را سوراخ ميكرد. يك كاميون هم آمده بود تا خاك و خلها را ببيند. در هر صورت برنامه جالبي بود. افتتاحيه آوانگاردي بود.
<< Home