کوپه شماره
٧
Tuesday, May 09, 2006
نمايشگاه
نمايشگاه كتاب را خيلي دوست دارم.همه لحظات پر از خستگي و هراسش را، لحظات خوب و دوستان و آدمهاي تازه، ديدن كساني كه دوستشان داريد، يا ديدنشان خيلي سخت است، ده روز با كتاب بودن.همش خوبه. سه سال به طور مداوم توي نمايشگاه بودم. از ده روز قبل از شروعش تا اختتاميه. لحظههاي شلوغ روز و لحظههاي اضطراب آخر شب كه بايد مطلب را تا قبل از ساعت دوازده مي بستي. ترس كم اوردن مطلب، اشتباه تايپي و تنظيمي و... . ديروز بعد از دو سال بازم براي كار رفته بودم نمايشگاه اما اين بار سالن مطبوعات و غرفه خبرگزاري ميراث بودم. جو اين طرف به شدت متفاوت از آن طرف است. يعني نمايشگاه كتاب با مطبوعات. اما باز حس شيرين آن روزها تو وجودم بود. نوشتن مطلب هول هولي، مصاحبه هاي كوتاه و گزارشهاي سرضرب. خيلي خوب بود. روز پر باري بود. چند بار وسوسه شدم برم طرف كتاب اما كار زياد بود و نمي شد. شايد فردا يك گريزي بزنم به نمايشگاه كتاب.
حتما اين ويژه نامه خبرگزاري براي نمايشگاه مطبوعات را ديديد. سام فرزانه دبير اين مجله اين چند وقت با كمك همه بچههاي خبرگزاري اين ويژه نامه را آماده كرده است. من خودم كه ديروز ديدم چقدر كار بچه ها به ويژه خود سام سخته بايد بهش يك خسته نباشيد گفت. راستي اين چند تا مطلب خيلي جالبه يكي مطلب ندا دهقاني درباره دفتر تلفنهاي روزنامه نگارها. قطعا يكي از مهمترين ابزارهاي خبرنگارها دفتر تلفن و ارتباطاتشان است. اين دو تا مصاحبه درباره عكاسي خبري با نيوشا توكليان و كاوه كاظمي از خودم، اين هم در مورد نسخه ديجيتالي رايگان حبل المتين.
posted by farzane Ebrahimzade at 2:47 PM

|
<< Home