کوپه شماره ٧

Monday, January 23, 2006

به نام پدر

يك پيكان باستاني كه روي يك تپه تاريخي پيدا مي‌شود و مين خنثي نشده‌اي كه جلوي پاي حبيبه دختر جواني كه آن را يافته منفجر مي‌شود. اين آغاز فيلم «به نام پدر» آخرين ساخته ابراهيم حاتمي‌كيا است. كارگردان متفاوت سينماي جنگ با همه دغدغه‌هاي خاص خودش. امروز نخستين اجراي عمومي اين اثر سينمايي بود كه حرف و حديث‌هايي ( به قول عادل فردوسي پور) به همراه داشت و مشكلاتي را با سازمان ميراث فرهنگي پيدا كرد. بگذريم. من سينماي حاتمي‌كيا را با تمام شعاري بودنش خيلي دوست دارم و به جرات مي‌توانم بگويم كه يكي از فيلم‌‌هايي كه هميشه دوست دارم ببينمش آژانس شيشه‌اي است بخصوص سكانس آخرش تو هواپيما. از كرخه تا راين را هم دوست داشتم . اما بعد از آژانس شيشه‌اي آثار ديگه حاتمي‌كيا را ديده بودم اما هيچ كدام به اندازه‌ي به نام پدر من را با خودش درگير نكرد. موج مرده فيلم سختي بود. روبان قرمز هم به اندازه‌ي آژانس شيشه‌اي آدم را درگير نمي‌كرد. اما اين فيلم برخورد تازه‌اي داشت. نگاه به جنگ به عنوان يك ميراث فرهنگي هميشه تا امروزش نگاه خوبي بود. اين جنگ سرنوشت محكوم ما است حتي اگر بخواهيم از آن گريزي نيست. اين در تقابل حبيبه و ناصر پدرش به خوبي به چشم مي‌خورد.
بازي پرويز پرستويي در نقش ناصر مثل همه كارهايش خوب و در سطح خوب بود. مهتاب نصيرپور هم يك نقش متفاوت بازي كرده بود و در قالبي جديد بود. گل شيفته فراهاني و كامبيز ديرباز هم بد نبودند اما بازي هيچ كدامشان آدم را ياد اشك سرما و دوئل نمي‌انداخت.
حاتمي كيا راستي امروز از بي‌مهري كه به به رنگ ارغوان شد گفت. فيلمي كه پارسال از جشنواره خارج و يكسال است كه بي دليل توقيف مانده است.

posted by farzane Ebrahimzade at 6:48 PM

|

<< Home