کوپه شماره ٧

Monday, December 26, 2005

حكايت فرو ريخته شهري كه بود

امروز سال روز لرزيدن زمين سرد و كهن بم است. لرزشي كه بيش از 50 هزار نفر با خود به اعماق خاك سرد كشاند. اون روزها همه ما غمگين بوديم و خبر مي‌فرستاديم اين مطلبي كه اين جا مي‌ذارم به ياد آن روزهاي سرد و تاريك اون ساله از حادثه‌اي تلخ كه براي خبرگزاري ميراث نوشتم.


حکايت 2000 ساله ای که در ۱۸ ثانيه فرو ريخت
گاهی اوقات نوشتن تاریخ چقدر سخت و ناممکن می شود. گفتن از شهری که تا چند روز پیش در همین حوالی بود و حالا جز مشتی خشت از آن چیزی نمانده است. نوشتن تاریخ و انسان هایی که رفتند، زمانی که هنوز مردمانی زنده در زیر خاک در انتظار بین مرگ و زندگی لحظات سختی را می گذارنند، تلخ است.
شهر بم یکی از قدیمی ترین شهرهای ایران است. مورخان با در نظر گرفتن تاریخ تقریبی بنای ارگ، بنای شهر را به دوره ساسانی و اشکانی و قدیمی تر از آن می رسانند. در کتاب بم نامه آمده است: «چاه قلعه بم را حضرت سلیمان بن داود حفر کرده بود.»
با اين حال اطلاع زيادي از گذشته بم در دست نیست و تاريخ مدوني نيز تاکنون در اين مورد شناخته نشده است. اما به استناد منابع تاریخی مستدل، بم در طول تاریخ از رونق خاصی برخوداربوده است. منابع تاریخی علت اصلی رونق بم را قرار گرفتن آن در مسير يکي از مهم ترين شاهراه هاي بين المللي عهد باستان به نام «راه ادويه» می دانند. این راه یکی از شعب اصلي و مهم راه ابريشم و يکي از راه هاي تجارت بين شرق و غرب محسوب مي شده و داراي اهميت استراتژيک مهمي بوده است.
آب و هواي مساعد و سرزمين حاصلخيز که باعث رونق کشاورزي و دامداري در بم بوده نیز از دیگر عوامل رونق این شهر بوده است. دراين شهر تربيت کرم ابريشم، توليد ابريشم، ابريشم بافي و پارچه بافي رونق زيادي داشته و پارچه هاي ابريشمي و کتاني بم در تمام دنياي قديم معروف و پراهميت بوده است. اما آنچه مسلم است، منابع تاریخی قدمت شهر را از ارگ آن کمتر نمی دانند. بنابر روایت های تاریخی به نظر می رسد این بنا در دوره اشکانی ساخته شده باشد.
سابقه تاريخي ارگ بم که یکی از قدیمی ترین و زیباترین بناهای خشتی دنیا به شمار می آمد بنا به گزارش منابع تاريخي، از جمله حدودالعالم و تاريخ وزيري به دو هزار سال پيش مي رسید. ساختن بنای ارگ بم را به بهمن پسر گشتاسپ نسبت مي دهند. همچنین نوشته هاي دوران اسلامي و مطالعات معماري و باستان شناسي بر اين مطلب دلالت دارند كه اين ارگ به دوره قبل از ساسانيان و احتمالا دوره اشكانيان تعلق داشته است. ارگ بم در طي تاريخ مورد توجه بسيار بوده، زیرا نخستين نقطه تلاقي معماري و شهرنشيني در ايران بوده است.
شهر بم و ارگ آن در دوره ساسانيان از اهميت نظامي و بازرگاني زياد وخاصی برخوردار بود. کتاب بم نامه از حضور اردشیر بابکان در این شهر خبر می دهد: «ابتدا، زمانی که شاه دست نشانده اشکانی کرمان سر به شورش برداشته بود. سپس هنگامی که هفتواد حاکم کرمان با حکومت ساسانی مخالفت کرد و از استقلال دم زد که این جنگ نیز با پیروزی اردشیر به پایان رسید.»
در سال 24 هجری بعد از فتح تیسفون، عمر بن خطاب سپاهیانی به مناطق مختلف داخل فلات ایران فرستاد. وی سهیل بن عدی و عبدالله بن عتبان رابرای فتح منطقه کرمان فرستاد. اما این سپاه تنها توانست شهر کرمان را به تصرف مسلمانان در آورد. در سال 31 هجری خلیفه سوم در ادامه فتوحات، عمر عبیدالله بن عامر را به منطقه فرستاد و شهر بم در همین سال به تصرف سپاه اسلام در آمد و اهالی شهر مسلمان شدند و مسجدی بنام حضرت رسول ساختند. این شهر در دوره میانه تاریخ ایران از ايالات فارس بود.
ابن خردادبه در کتاب مسالک الممالک در قرن سوم هجری آن را از بخش های کرمان می دانست. بنا به گفته ابن حوقل در قرن چهارم هجری بم دارای هوای خوب و نخلستان های زیادی بود. وی در صوره الارض از سه مسجد خوارج، هزاران و مسجد ارگ نام برده است. مقدسی صاحب احسن التقاسیم از چهار باروی شهر نام برده است، بنام های دروازه نرمانشیر، کوسکان، آسیبکان و دروازه کورجین. در هنگام گذر او از شهر یعنی قرن چهارم و پنجم هجری بازارهای این شهر در خارج از شهر قرار داشت. بم در مسير جاده‌هايي كه جنوب شرقي ايران را با سيستان، افغانستان و بلوچستان مرتبط مي‌كند، قرار دارد. به همین دلیل یکی از شهرهایی که بارها دستخوش ترکتازی اقوام مهاجمی که از طرف شرق وارد فلات مرکزی می شدند، قرار گرفت. اما تنها راز ماندگاری آن ارگ و قلعه مستحکم دور آن بود. در دوره حکومت سلسله آل مظفر در فارس حدود سال 730 هجری، شهر از دست حکومت مغولی اینجو خارج شد. این شهر در طول تاریخ بارها دچار بلایای طبیعی شد، اما باز هم سر از خاک گرم برداشت و آباد شد. در دوره تیموری به سبب اختلاف میان امیرزادگان تیموری، قحطی بزرگی در شهر به وجود آمد. در کتاب «مقامات عرفای بم» آمده است: «آنچنان تنگی عظیم در شهر بم بوجود آمد که مردم در دولتخانه جمع می شدند و نان می گفتند و جان می سپردند. بواسطه این حادثه چندین سال در بم زراعت نشد، چنان که در شهر یک مرد نماند. در بم نان نبود و نانخوار نیز نبود.»
با قدرت گرفتن دولت صفوی این شهر نیز به تصرف دولت مرکزی در آمد. در آخرین روزهای حاکمیت این سلسله یکی از آخرین شاهزادگان صفوی بنام «احمد» به دستور «شاه طهماسب» حکومت منطقه را به دست گرفت.
اين شهر در سال 1131 هجري قمري به تصرف «محمود افغان» در آمد، ولي به علت شورشي كه در قندهار روي داد آنجا را رها كرده و عازم قندهار شد. ولي بار ديگر در سال 1134 هجري قمري بر بم استيلا يافت و اين وضع تا سال 1143 كه «نادر»، «اشرف افغان» را شكست داد، ادامه داشت. در همين شهر بود كه «لطفعلي خان زند» در سال 1209 هجري قمري توسط آقا محمد خان قاجار دستگير شد. خان قاجار به يادگار اين موفقيت كله مناره‌اي از سرهاي 600 تن از مخالفين خود در بم بر افراشت.
دستگيري لطفعلي خان زند بوسيله محمدعلي خان زابلي، حاکم قلعه بم است. آخرين حادثه تاريخي که در ارگ بم قدیم تا سال 1254 هـجري قمري و غائله «آقاخان محلاتي» در منطقه کرمان، مسکوني بوده و تا هشتادسال قبل، از بخش حاکم نشين آن به عنوان ژندارمري و مرکز قشون نظامي استفاده شده است. به عبارتي زندگي در ارگ از تاريخ ايجاد قلعه تا اواسط دوره قاجار به طور مدوام در آن جريان داشته است.
مرمت ارگ بم بيشتر جنبه حفاظتي و نگهداري دارد و سعي بر آن است تا فرم و شکل و نماي مجموعه هاي ارگ همچنان حفظ و تغييرات کلي در آنها به وجود نيايد، تنها چند اثر مهم به عنوان نمونه مانند مسجد، مجموعه ميرزانعيم، خانه مشهور به خانه احمدي يا زابلي و خانه حاکم و چند اثر ديگر تعمير و احيا شده اند. این ارگ و شهر تاریخی به دلیل جذابیت های فراوان در چندین سال اخیر مورد توجه قرار گرفته است.
حاکم نشين قلعه درحدود سال هاي 1337 هجري شمسي به بعد توسط اداره باستان شناسي و آموزش و پرورش بم تعمير شده است. تعميرات اساسي ارگ از سال 1352 هجري شمسي شروع شد و هر سال به طور متوسط شش ماه در ارگ کار شده است.
تعميرات انجام شده عبارتست از تعمير و مرمت باروها، مشخص کردن آبروها، زيربندي و مرمت بخشي از ستون ها، اندود پشت بام، اصطبل، سربازخانه، خانه حاکم و غيره.
این شهر و ارگ معروف آن از امتحان چند هزار ساله گذشته بود. اما سحرگاه 5 دی 1382 لرزش زمین، آن را همراه با ارگ قدیمی و مردمان مهربان و خونگرمش در خود فرو کشید. حالا از این شکوه چند هزار ساله جز تلی خاک و انسان های پاک باخته هیچ نمانده است. گفته می شود وسعت حادثه آنقدر عظیم است که باید بم تازه ای ساخت. باید اشک هایمان را نثار بازسازی شهر کنیم و امیدوار باشیم مانند سراسر تاریخ بم و ارگ هزار ساله اش، این شهر ققنوس وار سر از خاک بردارد.


posted by farzane Ebrahimzade at 3:45 PM

|

<< Home