کوپه شماره ٧

Wednesday, November 16, 2005

برگشتن

توي اين دو روزي كه از مسافرت اومدم درگير كارهاي احمقانه‌اي بودم كه مجال نوشتن را از من گرفت. خيلي دلم مي خواد مفصل راجع به بعضي مسائل بنويسم راجع به برخوردهايي كه در آستان قدس شد. اما زمان مي برد. بهترين بخش سفر ديدن كيان و كيميا بود. دلم براشون خيلي تنگ شده بود. هربار كه مي بينيشون بزرگتر مي شوند. كيميا ديگه داره هم قد من مي شه كيان هم همين طور. باورم نمي شه اين ها چه طور اين طور قد كشيدن و بزرگ شدند. بچه‌ها بزرگ شدند و ما داريم رو به پير شدن مي رويم.

posted by farzane Ebrahimzade at 2:12 PM

|

<< Home