کوپه شماره ٧

Tuesday, October 11, 2005

مطلبي درباره حافظ


اين مطلب هم يكي از مطالبيه كه پارسال به مناسبت روز حافظ براي سايت نوشتم.

شعر حافظ همه بيت الغزل معرفتست
آفرين بر نفس دلكش و لطف سخنش

كافيه ايراني باشي يا فارسي بداني. هر وقت دلت مي گيرد يا خيلي خوشحالي، يا شب هايي كه با خانواده و دوستانت دور هم جمع هستيد شب يلدا يا سر سفره سال تحويل بي اختيار به سراغ كتاب هايمان مي رويم.
حتي اگر اهل كتاب خواني هم نباشيم بالاخره چند كتاب هست كه هميشه به آنها مراجعه كنيم. يكي از آنها حتما ديوان خواجه شمس الدين محمد است آن را برمي داريم و حمد و فاتحه اي به روان او مي فرستيم و چشم ها را مي بنديم و مي خوانيم:
اي حافظ شيرازي
تو محرم هر رازي
من طالب يك رازم
تو صاحب آن فالي
بر سر شاخ نبات
بر پير مراد
بگو
و او پاسخ تو را از ششصد سال پيش مي دهد. حافظ شش صد سال است كه در دل همه مردم ايران زنده است.
خواجه شمس الدين محمد شيرازي در سال 726 قمري در شيراز به دنيا آمده در دوره اي كه حكومت ايلخاني در ايران به پايانش نزديك مي شد. نام پدرش بهاالدين بود. از كودكي خواجه شيراز اطلاع چنداني در دست نيست. اما ‌آنچه مسلم است او در مدارس ديني تحصيل كرده بود و حافظ كل قرآن بود و تفسير مي دانست.
عشقت رسد به فرياد در خود به سان حافظ
قرآن ز بر بخواني با چهارده روايت
با بررسي شعر حافظ مشخص مي شود كه او به زبان فارسي مسلط بود و از زبان عربي نكات فراواني مي دانست و ادبيات عرب را مي شناخت. او پيرو خط فكري خاص نبود. از همه انديشه هايي كه در اطرافش بود بهره مي گرفت و شعر مي گفت.‌ از اين كه حافظ سرودن اشعار خود را از كجا و با كدام بيت آغاز كرده هيچ اطلاعي در دست نيست. شغل واقعي او را نيز نمي دانيم. آنچه مسلم است حافظ بايد داراي يك شغل اداري درباري بوده باشد كه لقب خواجه را به او داده اند. البته او در اشعارش شيخ ابواسحاق و شاه شجاع را ستايش مي كند.
آنچه از شعر حافظ بر مي آيد شيراز در دوران حيات او فضاي نسبتا آرامي داشته است، آل مظفر بر آن حاكم بودند. بر زندگي حافظ سه نفر نقش زيادي داشتند يكي شيخ اسحاق اينجو كه 12 سال بر فارس حكومت كرد و حكومتش همزمان با جواني حافظ بود و با او دوستي زيادي داشت. دوم امير محمد مبارزالدين كه پايه گذار حكومت آل مظفر بر فارس بود كه به تزوير به تخت نشست. او در شيراز قتل عام زيادي كرد و شهر را به يك محتسب خانه تبديل كرد حافظ از او نفرت داشت و در اشعارش همواره از او به عنوان محتسب نام مي برد.
نفر سوم شاه شجاع بود كه بيست و هفت سال از زندگي حافظ در زمان او گذشت. او آرامش نسبي به شيراز آورد و به اقتدار خاندان آل مظفر كمك كرد. حافظ چنانچه از اشعارش هم مشخص است با او رابطه نزديكي داشت.
حافظ اگرچه استاد غزل عارفانه است، اما ديوان حافظ كتاب عشق و كامل كننده انديشه هاي سنائي، مولوي، سعدي و عارفان ديگر است. او راه حل زندگي بشر را در عشق مي شناسد. حافظ از سرزميني برخاسته بود كه ديار ادب پرور و شاعرخيزي است. در واقع خلاصه كننده انديشه هاي پيش از خودش است. اكثر كتاب هاي پيش از خودش را به خصوص در زمينه اشعار عارفانه و زندگي عرفا خوانده و از آنها بهره گرفته بود. ديوان اشعار حافظ مهم ترين كتاب غزل فارسي است. يكي از كساني كه حافظ از او تاثير گرفت عطار نيشابوري بود. عطار از بنيانگذاران جريان عرفاني در شعر و ادب فارسي است و حافظ از او بهره فراوان جست. لسان الغيب كه 50 سال پس از سعدي به دنيا آمد از همشهري خود سعدي نيز تاثير فراواني گرفت. اما از نظر دنياي دروني بيش از همه به عطار نزديك مي شد و به شيوه عطار از تاريكي به سمت روشني مي رود.
حافظ از مولوي هم تاثير پذيرفته اما با آن كه به لحاظ تفكر با مولوي اشتراك هايي داشت اما بيان شعرش با او تفاوت داشت. حافظ بيشتر طالب عرفان زميني بود. مولوي عشق را الهي مي ديد.
اشعار حافظ پر راز و رمز هستند كه خيلي از مفسران نتوانستند به راز برخي از ابيات او پي ببرند. از نظر حافظ عشق در نهايت يعني دست يافتن به سرچشمه و گوهر زندگي. او همچنين در اشعارش از قرآن تاثير فراواني گرفته است.
در مورد جزييات زندگي خواجه حافظ شيرازي اطلاعات چنداني در دست نيست اما مي دانيم كه او به شهر خود شيراز عشق مي ورزيد.
خوشا شيراز و طرف بي مثالش خداوندا نگهدار از زوالش
نكته مهم در اشعار حافظ ايهامي است كه تا امروز باعث ماندگاري آنها شده است. اشعار حافظ را هر كسي به ديد خود تفسير مي كند و همين است كه مردم براي تفال دست به حافظ مي كشند و از او مدد مي گيرند.
اين مرد بزرگ در سال 791 قمري در شيراز دار فاني را وداع گفت. اما شعرش تا امروز زنده و پايدار مانده است.

posted by farzane Ebrahimzade at 9:05 AM

|

<< Home